گفتوگو با دکتر الهام ملکزاده، عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
مهمترین نهاد خدمات داوطلبانه در تاریخ تمدن بشری چگونه شکل گرفت
«صلیب سرخ» به عنوان علامت مشخص تمام موسسات خیریه و کارمندان آنها در زمان جنگ و صلح رسمیت یافت و «کمیته بینالمللی» را به عنوان پایه تشکیلات خود به رسمیت شناخت.
ایجاد و گسترش موسسات خیریه در جهان، یکی از مسایل مهم در بررسی تاریخ نیکوکاری در تمدن بشری به شمار میرود. تاریخ زندگی انسان بر کره خاکی، همواره با رخدادهایی ناگوار همچون جنگ و آسیبهای طبیعی همراه بوده است. انسان در برابر این رخدادها کوشیده است راهکارهایی برای رهایی خود و دیگران از این دامگهها بیابد. شکلگیری نهادها و سازمانهای نوین خیریه با هدف ارایه خدمت داوطلبانه در هنگامه رخدادهای سخت، از دستاوردهای تمدن بشری در سدههای اخیر به شمار میآید. صلیب سرخ جهانی، از جمله سازمانهای مهم در این حوزه به شمار میآید. چگونگی شکلگیری این نهاد خیریه، موضوع گفتوگوی ما با دکتر الهام ملکزاده است.
دکتر الهام ملکزاده، استاد دانشگاه در رشته تاریخ و عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تاکنون در حوزه تاریخ اجتماعی ایران به ویژه در زمینه فعالیتهای نیکوکارانه و عامالمنفعه در یک سده اخیر بسیار پژوهیده و نوشتارهایی به شیوه مقاله و کتاب بر جای گذاشته است. برخی از نوشتارهای او در این حوزه عبارتند از بنگاه خیریه آبلوله بیرجند به روایت اسناد، وضعیت امور خیریه تهران عصر مشروطه، وضعیت امور خیریه رشت در عصر قاجار، وضعیت امور خیریه قزوین در عصر قاجار، انجمنهای خیریه ایرانیان مقیم قفقاز، بررسی تطبیقی اقدامات عامالمنفعه و موقوفات زنان در دوره قاجار و مشروطه، وضعیت مؤسسات خیریه رفاهی، بهداشتی ایران در طی جنگ جهانی دوم (1320- 1324) و نگاهی به وضعیت امور خیریه تهران در عصر مشروطیت. او همچنین پژوهشی جامع درباره شکلگیری مهمترین نهاد خدمت داوطلبانه در جهان یعنی صلیب سرخ جهانی انجام داده است.
*******************************
سرکار خانم ملکزاده! پیشینه شکلگیری صلیب سرخ جهانی آیا به یک رخداد مشخص بازمیگردد؟
صلیب سرخ بینالمللی که در سال1864 میلادی پایهگذاری شده، مولود جنگهای عمومی قرن نوزدهم است؛ جنگهایی که استفاده از سلاح گرم در آنها عمومیت یافته و صحنههای جنگ را از میدانهای کوچک محلی به بخشهای بزرگی از یک یا چند کشور کشانده بود. تا پیش از به کارگیری سلاحهای گرم، احتیاج به چنین مؤسساتی کمتر احساس میشد، ولی استفاده از سلاح گرم در جنگ وکشتار مردم بیدفاع و خرابیهای ناشی از آن مردم را با خطر مرگ و جراحات و بیماریهای واگیر روبهرو میکرد.
این وضعیت مشخصا در کدام جنگ خود را نشان داد؟
مصداق عینی چنین رویکرد ویرانگری جنگ کریمه (سال 1854) است که ورد زبان اروپاییان بود. انگلیسیان، فرانسویان و ترکان عثمانی، متفقا با روسها در جنگ بودند. در میدانهای هولناک جنگ کریمه روزبهروز بر تعداد زخمیان افزوده میشد. خبر درد و رنج سربازان انگلیسی هیجان بزرگی در انگلستان برپا کرده بود. برای پرستاری سربازان زخمی، هیچ وسیلهای فراهم نبود. بیماری تیفوس، میدان جنگ را فراگرفته بود. وزیر جنگ وقت انگلیس به دوستش «فلورانس» نامهای نوشت و از او تقاضا کرد به شبه جزیره کریمه برود و کار پرستاری مجروحان جنگ را سروسامان دهد. فلورانس، اگر چه ابتدا برای حضور در میدان جنگ با مخالفت و تردید اولیای امور مواجه شد، اما این مخالفتها در اراده وی خللی وارد نیاورد و در اندک زمانی به سوی میدان جنگ شتافت. با مهربانی و محبت همراه با مهارت، هزاران سرباز را از مرگ نجات داد. فلورانس زنی خستگیناپذیر بود.
شیوه کمکهای خیرخواهانه فلورانس چگونه بود؟
او شبها «چراغ به دست» در میدان جنگ به دنبال مجروحان میگشت و آنان را مداوا میکرد و از مرگ نجات میداد. اینگونه در مدت کوتاهی پرستاری 10 هزار سرباز بیمار به عهده این بانوی فداکار محول شد و پس از سه ماه کار شبانهروزی، آمار مردگان از 42 به 2 درصد کاهش یافت. بیتردید این رویکرد نتیجه تلاش بیوقفه، نظم، پاکیزگی و حسن اداره امور و عشق به کار «فلورانس نایتینگل» بود.
جز او، کسی دیگر آیا در این زمینه فعالیتهایی انجام داده که به شکلگیری صلیب سرخ جهانی انجامیده باشد؟
این رخداد در همینجا خلاصه نشد. به منظور چارهاندیشی در قبال خسارات جانی و مالی چنین بلایایی، نخستین بار به همت و پیشنهاد فردی خیرخواه به نام «هانری دونان» شالوده اولیه «جمعیتهای صلیب سرخ» پیریزی شد. اقدامات این تاجر و جهانگرد سوییسی به اجتماع نخستین کنفرانس کشورهای اروپایی با هدف «بهبود حال بیماران و مجروحان زمان جنگ» منجر شد و نخستین قرارنامه ژنو با همین عنوان به رشته تحریر درآمد.
نام او با این مساله چگونه پیوند خورده است؟
هانری دونان، تاجر و جهانگردی بود که در سال 1859 میدانهای جنگ «سولفرینو» میان فرانسویان و ساردها (ایتالیاییها) از یک طرف و اتریشیها از طرف دیگر را به چشم خود دیده بود. این جنگ تقریبا 4 سال پس از فروکش کردن غرش توپهای جنگ کریمه رخ داد، که این بار در دل اروپا شعلهور شده بود. در واقع هانری دونان روز چهارشنبه 24 ژوئن سال 1859 میلادی در سفری به شهر «کاستیک لیون» حوالی قریهای به نام«سولفرینو» واقع در جنوب دریاچه «گارد» شاهد چنین جنگی بود. در این جنگ هزاران نفر کشته و زخمی شدند. برای مداوای بیماران و مجروحان جنگی به اندازه کافی پزشک یافت نمیشد. «هانری دونان» با مشاهده اوضاع اسفبار ناشی از جنگ، به یاد «فلورانس نایتینگل» (خاتون چراغ به دست) افتاد که در میدانهای جنگ کریمه فداکاری کرده بود. ازاینرو، بیدرنگ دست به کار شد و همراه چند خارجی حاضر در شهر «کاستیک لیون» گروهی را تشکیل داد. اعضای گروه، زخمیان را جابهجا کردند و برای پانسمان زخمها و دردهای مجروحان اقدام کردند. متأسفانه وسایل مورد نیاز یافت نمیشد. «هانری دونان» مجبور بود کالسکهچی خود را به شهر «پرسیا» بفرستد و وسایل زخمبندی را از آنجا فراهم آورد. کار خستهکنندهای بود، ولی به همین امر بسنده نکرد. برای دوستان خود در ژنو و ایتالیا نامه نوشت و از آنان برای خرید توتون و وسایل زخمبندی تقاضای کمک کرد.
این فعالیتها چه دستاوردهایی در پی داشت؟
به دنبال آن در اغلب شهرهای سوییس و ایتالیای آن روز، جمعیتهای خیریه تشکیل شد و برای او وسایل زخمبندی و هدایا میفرستادند. «دونان» این هدایا را به تساوی میان پیروان مذاهب گوناگون و اهالی آن نواحی تقسیم میکرد. او به زخمیان فرانسوی، ایتالیایی، مجارستانی و اتریشی به یک چشم مینگریست، به آنان به یک اندازه مهربانی میکرد و برای نجات مجروحان سر از پا نمیشناخت. به همین دلیل، به فکر«ایجاد اتحاد مقدسی در میان ملتها و واداشتن آنان به همکاری برای نجات سربازان مجروح میدانهای جنگ» افتاد. سرانجام جنگ «سولفرینو» پایان یافت. دو سال بعد، از سوی «هانری دونان» کتاب «یادبودی از سولفرینو» منتشر شد. «هانری دونان» در این کتاب، با بیان کشتار سربازان و فجایع دوران جنگ، اندیشه «تشکیل اتحادیه بینالمللی صلیب سرخ» را در سر میپروراند.
کتاب به سرعت به زبانهای مختلف ترجمه شد. نهم فوریه سال1863 یکی از جمعیتهای خیریه ژنو به نام «جمعیت فواید عمومی» به درخواست «گوستاو موانیه» (رییس جمعیت) جلسهای تشکیل داد تا درباره پیشنهاد «هانری دونان» مطالعهای انجام شود. در نتیجه کمیتهای پنج نفره (که هانری دونان و گوستاو موانیه عضو آن بودند) تشکیل شد. هدف این کمیته ایجاد یک «جمعیت بینالمللی» بود. آنان قصد داشتند در هر کشوری جمعیتی تشکیل شود و با حمایت دولت متبوع، به فعالیت بشردوستانه خود ادامه دهد. برای تحقق این هدف باید به روسای کشورها مراجعه و پیام خود را به آنان ابلاغ میکردند. کار سادهای نبود، ولی هانری دونان دست به کار شد و کتاب خود را به عنوان پیامی برای صلیب سرخ بینالمللی به دربار سلاطین اروپایی هدیه کرد.
کشورها چه واکنشی در برابر پیام او نشان دادند؟
سران کشورها پیام او را به گرمی پذیرفتند و دعوتش را اجابت کردند. چند ماه بعد (اکتبر سال 1863) به دعوت کمیته پنج نفره، 36 نماینده از 16کشور اروپایی در یک کنگره بزرگ شرکت کردند. در این کنگره نخستین قرارداد ژنو نوشته شد. آنان اما نماینده رسمی کشورهای متبوع نبودند و حق امضای یک عهدنامه بینالمللی را نداشتند. با وجود چنین مشکلی، بیشتر مسایل اساسی حل شد. طرح اولیه کنوانسیون ژنو درباره حمایت سربازان مجروح میدان جنگ و بیطرفی امکانات و تجهیزات بیمارستانها و بنگاههای صحی لشکری به تصویب نمایندگان رسید. موافقت شد در هر کشور کمیتهای برای حفاظت سربازان مجروح زمان جنگ تشکیل شود و در زمان صلح زمینههای کار خود را فراهم آورد. «صلیب سرخ» نیز به عنوان علامت مشخص تمام این موسسات و کارمندان آنها در زمان جنگ و صلح رسمیت یافت. اینگونه پایههای اولیه «صلیب سرخ» نهاده شد. دو سال بعد، شورای دولتی کشور سوییس، بر پایه تقاضای اعضای نخستین کنگره بینالمللی ژنو، از کشورهای اروپا دعوت کرد با اعزام نمایندگان خود و تأیید و امضای قراردادی که به تصویب اعضای کنگره بینالمللی رسیده بود، به فعالیت «صلیب سرخ » رسمیت دهند. دومین کنگره، هشتم اوت سال 1864 میلادی در یکی از تالارهای شهرداری ژنو به مدت 2 روز تشکیل و به «کنفرانس دیپلماتیک» معروف شد. در کنفرانس دیپلماتیک پس از 15 روز بحث و تبادل نظر، نخستین کنوانسیون ژنو درباره «حمایت و بهبود حال سربازان زخمی در میدانهای جنگ» در10 ماده به امضا رسید و «کمیته بینالمللی» را به عنوان پایه تشکیلات صلیب سرخ به رسمیت شناخت. دولت ایران نیز، پنجم دسامبر سال 1874 میلادی قرارنامه ژنو را در تهران امضا کرد.
مژگان جعفری/ روزنامهنگار